توانایی های حاصل از سواد رسانه ای
یکی از مهم ترین سوالاتی که ممکن است پیش آید، این است که در پی آشنایی و تسلط هر یک از افراد جامعه بر « سواد رسانه ای » چه توانایی هایی برای فرد حاصل می شود؟ و این توانایی ها به چه کارمان می آید؟ این موضوع مهمی است که می خواهیم در این بخش به آن بپردازیم . لذا به نظر می رسد بهتر است از همین ابتدای امر به پنج توانایی بسیار مهم حاصل از تسلط بر « سوادرسانه ای » اشاره کنیم.
1. توانایی استفاده صحیح از تکنولوژی رسانه
عصر حاضر را « عصر رسانه ها » گویند و از این منظر مهمترین ویژگی این عصر معطوف به مهمترین ویژگی « رسانه » یعنی « پردازش » ، « تولید » و « تبادل اطلاعات » است . آموزش « سواد رسانه ای » کمک می کند تا شهروندان بتوانند به درستی از ابزارهای رسانه ای موجود برای نیل به اهداف سه گانه فوق بهره ببرند . متاسفانه در حال حاضر اکثر کاربران رسانه های مختلف ، تنها « مصرف کننده پیام » هستند و از این ابزار نه تنها برای « تولید پیام » هیچگونه استفاده ای نمی برند بلکه اساسا قابلیت آن را هم در خود احساس نمی کنند . گروه عظیم دیگر هم از ابزارهای رسانه ای تنها برای تبادل پیام و اطلاعات استفاده می برند حال آنکه کوچکترین اطلاعی از الزامات امنیتی این کار ندارند و در این مسیر ، « اطلاعات » یا گرانبهاترین کالای عصر حاضر را با خطر مواجه می سازند . در حوزه پردازش اطلاعات، وضعیت از این هم بدتر است . بطوریکه امروزه می بینیم بیشتر مردم بدون توانایی پردازش اطلاعات دریافت شده به مریدان چشم و گوش بسته رسانه ها تبدیل شده اند . این خطر بزرگی است که آینده بسیاری از کشورها از جمله ایران را مورد تهدید قرار می دهد زیرا رسانه از این منظر ابزارکارآمدی در جهت « سلطه » محسوب می شود .
1. توانایی کسب نگاه انتقادی و نه منفعلانه
« سواد رسانه ای » به ما کمک می کند تا به محصولات رسانه ای که در اختیار ما قرار می گیرند نگاهی انتقادی ، پرسشگر و تحلیلی داشته باشیم . این نگاه باعث می شود تا بتوانیم درک درستی از اطلاعات بدست آمده پیدا کنیم . به عبارت دیگر هیچیک از ما به عنوان مخاطب ، بدون در اختیار داشتن دانش رسانه و سواد نقد آن ، هرگز نمی توانید رسانه خود را به شکل درستی ارزیابی نموده و به تحلیل و نقد درست آن بپردازید . اینگونه ، چه بسا کم کم به مخاطبینی منفعل و واداده ! در مقابل فرمان های مغزی رسانه ها بدل شویم . از اینرو امروزه مساله نقد رسانه از اهمیت فراوانی برخوردار است چراکه انسان قرن بیست و یکم با ورود به هزاره سوم و مواجهه با مفاهیمی همچون « جامعه اطلاعاتی » ، متاثر از روابط چند جانبه تقابلی ، به ناچار باید از امکانات رسانه ها برای پوشاندن خلاء بی اطلاعی خود استفاده کند . لذا بیم آن می رود که اطلاعات دریافت شده ، اطلاعات اساسی و یا صحیح نباشند . ناگفته پیداست امروزه « اطلاعات » و صحت آن اهمیت زیادی دارد و یافتن اطلاعات صحیح در این دریای بیکران اطلاعاتی ممکن نخواهد بود مگر با تحصیل دانش مناسب و متناسب با ویژگی های رسانه و قابلیت نقد تمام آنچه در جهان می گذرد. این قابلیت را با کمی پشت کار و تمرین ، آموزش « سواد رسانه ای » در اختیار مخاطبین قرار می دهد .
1. توانایی مقابله با تأثیرات ناشی از تکنیک های رسانه ای
بطور ذاتی رسانه ها برای القای مطمئن پیام به مخاطبین خود از تکنیک های مختلفی استفاده می کنند همچون ؛ تحریف، کلیشهسازی، تبلیغات و .... . شاید کمتر کسی باور کند ؛ میلیونها واژه ای که روزانه از سوی دستگاه های رسانه ای و تبلیغاتی غربی به سوی ما شلیک می شود، از پشتوانه نظری و علمی دقیق در حوزه های روان شناسی، جامعه شناسی و علوم ارتباطات برخوردار است. بدیهی است ، برای ایفای نقش یک مخاطب آگاه و کنشگر و نه مخاطبی منفعل و از پیش باخته ، باید با دانش ، تئوری و تکنیک های رسانه ای روز آشنا شد. اکنون رسانه ها آنقدر قدرتمندند که می توانند مطابق سیاستگذاری های مدیران رسانه و با بهره گیری از تکنیک های پیشرفته از یک اتفاق یکسان اخبار کاملاً متناقضی را تولید و سپس به بازار و مخاطب عرضه نمایند . اکنون این تکنیک ها آنقدر اثرگذارشده اندکه در مواردی مدیران رسانه ای ، قدرتمندانه می گویند؛ پیامتان را در اختیار ما قرار دهید تا ما با تکنیک مناسب پیام را بر تکنیک بار کنیم و در نهایت تإثیر آن را بر مخاطب تضمین نماییم . این یعنی تسلط « تکنیک » بر « پیام » . به همین خاطر داشتن یکسری مهارت های اولیه در مواجهه با رسانه ها کاملا ضروری به نظر می رسد . این مهارت ها در مجموع تحت عنوان « سواد رسانه ای » در کشورهای مختلف و در مقاطع مختلف تحصیلی به فرزندان تا بزرگسالان آموزش داده می شود . متخصصان « سوادرسانه ای » سعی می کنند تا به مخاطبین بیاموزند ؛ هر رسانه ای معنایی خاص خلق می کند که در آن به صورت متفاوت از واژگان، تکنیک ها ، سبک ها یا اخلاقیات و باورهایی خاص استفاده شده است . آنها به ما می آموزند چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ به این ترتیب توسعه مهارت های « سواد رسانه ای » ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم.
1. توانایی تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای
اگر بتوانیم نگاهی انتقادی به رسانه ها داشته باشیم ، به آن معنی است که توانسته ایم به تدریج به این توانایی دست یابیم که پیام های مختلف رسانه ای را از زوایای مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی تجزیه تحلیل کنیم و این توانایی مهم ، پس از تسلط بر « سواد رسانه ای» در اختیار ما قرار می گیرد . توانایی و قدرت دسترسی درست به پیام و سپس ، تحلیل و ارزیابی منطقی آن و در نهایت تلاش برای انتقال اطلاعات و پیامهای رسانهای حاصل که میتوانند در چارچوبهای مختلف چاپی ، صوتی ، تصویری و .... عرضه شود قابلیت مهمی است که از طریق ارتقای سطح « سواد رسانهای » بدست می آید . « سواد رسانهای » باعث می شود تا در کنار آموختن نحوه درست خواندن و مواجهه با ظاهر پیامهای رسانهای ، خواندن سطرهای نانوشتۀ رسانههای نوشتاری، تماشای پلانهای به نمایش درنیامده رسانه های دیداری و یا شنیدن صداهای پخشنشده از رسانههای شنیداری را نیز یاد بگیریم . به عنوان مثال ؛ مخاطبی که برخوردار از دانش « سواد رسانهای » است ، از اهداف و میثاقهای رسانهها خبر داشته ، از آنها به طرزی آگاهانه استفاده میکند و می تواند با کنار هم قرار دادن پیام های مختلف به تحلیل درست و منحصر به فرد خود دست می یابد نه تحلیلی خاص که رسانه مبداء در تلاش است تا آن را به مخاطب خود القاء نماید . چنین مخاطبی با آموختن نقش مولفه های انتقال پیام ازجمله متن ، تصویر و صدا و نیز سایر جلوههای ویژه در کنار آگاهی از وضعیت موجود سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی دنیای پیرامون در مکاشفه ای لذت بخش پس پرده هر متن ، تصویر یا صوت را درمی یابد و این توانایی لذت بخش دیگری است که در سایه آموزش « سواد رسانه ای » حاصل می شود . این توانایی جذاب باعث کسب توانایی نتیجهگیری در مورد روابط علّی و معلولی میان گزارشهای مختلف رسانهها و مناسبات اجتماعی نیز می شود .
1. توانایی اتخاذ رژیم مصرف رسانهای مناسب
در سایه برخورداری
از « سواد رسانهای » میتوانیم به درستی تصمیم بگیریم که چه مقدار و چگونه از
غذاهای رسانه ای که در احتیارمان قرار گرفته است استفاده کنیم . به عبارت دیگر
افـرادی کـه از آموزش های درست « سواد رسانه ای » برخوردار شده اند ، از بینش و
قدرت تشخیص بالاتری نسبت به دیگران در حوزه رسانه های گوناگون برخوردارند . آنها
از آنجا که توانایی و مهارت های بسیار پیشرفته تعبیر و تفسیر انواع پیام ها در
ابعاد مختلف را یاد گرفته اند می توانند به نحو مطلوب تری نوع رسانه و میزان بهره
مندی از هر رسانه را برای خود و اطرافیانشان سازماندهی کنند. این مهارت بـه آنها
قدرت گزینشگری بیشتری می بخشد تا بتوانند طراحی درستی از میزان حضور رسانه در زندگیشان
داشته باشند . بدین مفهوم کـه افراد واجد « سواد رسانه ای » میدانند چطور مفیدترین پیام ها را از حیث ادراکی، احساسی، اخلاقی و زیبا شناختی
، انتخاب کنند . چنین مخاطبانی بیشترین میزان کنترل را بر پیام های رسانه ای و در
عین حال بر اعتقادات و رفتار خود و اطرافیانشان دارا هستند . به این توانایی مهم اتخاذ « رژیم رسانه ای » مناسب اطلاق می شود .
عدم برخورداری از
این مهارت ، شبیهبه این است که ما دردنیای محصور و بسته ای گرفتار شویم که رسانه
ها برای ما ایجاد کرده اند و ناگزیز باشیم بدون هیچ مقاومتی مضامین، ارزشها،
اعتقادات و تفاسیری را که رسانه ها برای ما عرضـه میکنند دریافت کرده و بپذیریم .
حال آنکه از قضا کلید رهایی از این زندان هم می تواند در اختیار خودمان باشد و آن
کلید دانش « سواد رسانه ای » است .
*********
بدیهی است این
توانایی های پنجگانه به خودی خود توانایی های باورنکردنی و اعجاب آوری هستند که
برخورداری از آنها در دنیار رسانه ای شده امروز بسیار ضروری به نظر می رسد .
جادارد نظام آموزش رسمی مان شامل آموزش و پرورش و دانشگاه ها به خود بیایند و با
درک این مهم « سواد رسانه ای » را در سر لوحه برنامه های آموزشی خود قرار دهند ./
نویسنده: رضا سیف پور مدرس دانشگاه
منبع: امروزنامه